شکست زودهنگام ماموریت «بخارست» با هدف نجات سینمای ایران
تاریخ انتشار: ۵ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۷۷۵۳۹
و حالا با توجه به شرایطی که در این یک هفته شاهد بودهایم، به جرأت میتوان گفت که آخرین تیر ترکش مدیران و مقامات فرهنگی برای نجات سینمای ایران نیز به هدف ننشسته و فیلم «بخارست» سید مسعود اطیابی، که در پی درخواستهای مکرر سینماداران برای اکران یک فیلم با ظرفیت بالای فروش و جذب مخاطب بهمنظور عبور از شرایط بهشدت بحرانزده سینما قرار بود با تکرار موفقیتهای «دینامیت» و «انفرادی» یکتنه جلوی ورشکستگی سینما را بگیرد، از سوی مردم مورد استقبال قرار نگرفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش شهروند، اتفاقی که البته با توجه به اوضاع اجتماعی حاکم بر شهرهای بزرگ تا حد زیادی قابل پیشبینی بود و حتی خود مسعود اطیابی هم بارها و بارها به تردیدهایش در این زمینه اشاره کرده بود.
این یعنی بعد از ماجراهای مربوط به رفتارهای سینماگران در روزهای اخیر که باعث ایجاد بحرانهایی پرتعداد در سینمای ایران شده بود، این سینما از نظر اقتصادی و مالی هم به بنبست رسیده است.
سینمایی که البته سالها بود وضعیتی بحرانی داشت و تا همین اواخر هم با حمایتهای مالی آشکار و نهان نهادهای مختلف دولتی از یکسری سینماگر خاص پابرجا مانده بود.
بخارست- تهرانتا همین یک هفته پیش گفته میشد که «بخارست» قطعا خواهد توانست به گیشهها رونق دهد و سالنهای نیمهجان را جانی دوباره بخشد. انتظاراتی که البته با توجه به کارنامه سالهای اخیر مسعود اطیابی چندان هم غیرمنطقی نبود.
دو فیلم قبلی این کارگردان، «انفرادی» و «دینامیت» در رتبههای اول و دوم پرفروشترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران قرار گرفتهاند و این توقع وجود داشت که «بخارست» نیز بتواند این مسیر موفقیتآمیز را ادامه دهد.
این اتفاق، اما رخ نداد و «بخارست» بعد از گذشت یک هفته از آغاز نمایش، تنها و تنها توانست یک میلیارد تومان بفروشد. این یعنی «بخارست» با توجه به میانگین سی هزار تومانی بلیتهای پردیسها و سینماها تنها توانسته حدود سیهزار نفر را در یک هفته روانه گیشهها کند که خود این هم به معنای روزانه چهار هزار و سیصد تماشاگر خواهد بود که اگر به تعداد سالنهای این فیلم تقسیم شود، این واقعیت شگفتانگیز را بهطور واضح نشان خواهد داد که میانگین تماشاگران در هر کدام از سالنهای نمایشدهنده این فیلم، روزانه از سی، چهل نفر تجاوز نمیکند. این خود بیانی دیگر از واقعیت ورشکستگی سینمای تجاری این سرزمین در ماههای اخیر است.
اینجا ایران است«بخارست» به عنوان کمدی جدید سید مسعود اطیابی، با بازی حسین یاری، پژمان جمشیدی، امیرحسین آرمان، هادی کاظمی و غلامرضا نیکخواه داستانی بالقوه جذاب و پرفروش -از نوع دیگر داستانهای فیلمهای اطیابی- را به روایت نشسته است.
فیلمی که گروه رسانهای و روابط عمومیاش به جای خلاصه داستان نوشتهاند که «اینجا ایران است و ما داستانهای هیجانانگیز داریم» -تا سهمی هم از فضای امروز ایران برای خود برداشته باشند- که البته ظاهرا این اتفاق حداقل تاکنون رخ نداده و فیلمسازی که در چهار فیلم قبلیاش -برخلاف فیلمهای اول کارنامهاش- نشان داده بود نبض تماشاگر را در دست دارد، اینبار در ماموریت جلب و جذب تماشاگران پای گیشههای یخزده سینماها شکست خورده است!
اتفاقی که سید مسعود اطیابی آن را قابل پیشبینی میدانست و میگوید که از همان ابتدا با آگاهی از این ریسک دست به اکران فیلمش زده است. مسعود اطیابی، کارگردان فیلم «بخارست» حمایتهای تبلیغاتی و تلویزیونی نهادهای مختلف از فیلمش را ناکافی میداند و اظهار امیدواری میکند که حمایتهای جدیتری از این فیلم صورت بگیرد: «تاکنون حمایتهایی که سازمان سینمایی اعلام کرده بود از ما به عمل خواهد آورد، شامل حال «بخارست» نشده و ما منتظریم ببینیم شرایط به کجا خواهد رسید.» این فیلمساز میگوید: «برعکس آنچه گفته بودند، حمایتی از فیلم «بخارست» انجام نشده؛ نه در زمینه پخش تیزرهای تلویزیونی و نه در جوانب دیگر و ما همچنان شاهدیم که همه چیز بر روال دستاندازهای تلویزیون جلو میرود.»
به گفته مسعود اطیابی؛ «اوضاع قطعا راضیکننده نیست، هر چند از ابتدا میدانستیم در چه وضعیتی هستیم». او همچنین درباره انتقادات از فیلمش به ایسنا گفته: «ما قصد عادیسازی نداریم. به هر حال ما هم جزیی از مردم هستیم؛ ویدیوهای آنها و نگاهشان را به آینده میبینیم، نگرانیهایشان را میشنویم و همه این مسائل را در نظر داریم. در این شرایط تنها کاری که از ما برمیآید این است که برای دو ساعت مفرّی برای فرار از بحرانهای روحی و روانی به وجود آوریم.»
منبع: فرارو
کلیدواژه: بخارست سینمای ایران مسعود اطیابی یک هفته
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۷۷۵۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روزی که پل شریدر فیلمساز معروف آمریکایی به تهران آمد
پل شریدر که به زودی با جدیدترین فیلمش راهی جشنواره کن میشود، پنج سال قبل در چنین روزی به بهانه حشنواره جهانی فیلم فجر در تهران حضور داشت و از سینمای ایران و آینده سینما صحبت کرد.
به گزارش ایسنا، تا پیش از شیوع کرونا و تغییرات مدیریتی در سینما، چند سالی بود که جشنواره فیلم فجر نه فقط در بهمنماه بلکه در اردیبهشتماه با ساختار و شمایلی متفاوت برگزار میشد و میزبان سینماگران و فیلمهایی از کشورهای دیگر بود.
جشنواره جهانی فجر با وجود برخی انتقادهایی که در داخل کشور نسبت به آن مطرح میشد، جایگاهی پیدا کرده بود که در همان چند دورهی برگزاری چهرههای بنامی از سینمای دنیا را به ایران کشاند از جمله پل ژوزف شریدر که درست در همین روز چهارم اردیبهشتماه در نشستی خبری در پردیس سینمایی چارسو مقابل خبرنگاران ایرانی نشست.
شریدر -فیلمنامهنویس و کارگردان مشهور امریکایی - که فیلمنامههای «راننده تاکسی» و «گاو خشمگین» ساخته مارتین اسکورسیزی را نوشته و در روزهای گذشته فیلم جدیدش با نام «اوه، کانادا» به بخش مسابقه اصلی جشنواره کن راه یافته است، اردیبهشت سال ۱۳۹۸ به جشنواره جهانی فجر در تهران آمد و پس از برگزاری یک کارگاه فیلمنامه نویسی، در یک نشست خبری پاسخگوی سوال اهالی رسانه شد.
او در آن نشست با اشاره به اینکه «در دنیا چند فستیوال هستند که میتوان جشنواره جهانی فجر را با آنها مقایسه کرد مثل جشنواره تورنتو ولی از ابعاد این جشنواره و تعداد فیلمهای حاضر در آن شگفتزده شدم» درباره آشنایی خود با سینمای ایران گفته بود: «درباره جایگاه سینمای ایران که تردیدی نیست چون جایگاه ویژهای دارد. در ۱۵ سال گذشته (تا سال ۱۳۹۸) سه نهضت ملی سینمای ایران، رومانی و آرژانتین شکل گرفته و همیشه این انتظار میرود که در هر جشنوارهای از سینمای ایران فیلمی حضور داشته باشد. برای بیشتر ما در غرب، سینمای ایران با کیارستمی شروع شد ولی بعد به فرهادی رسیدیم و حالا هم فیلمهای دیگری هستند. یکی از دوستان من گادفری چیشایر (منتقد آمریکایی) است که فیلمهای ایرانی زیادی دیده و کتابی درباره سینمای ایران مینویسد و به من فیلمهای ایرانی پیشنهاد میدهد.»
شریدر که سال گذشته در جشنواره فیلم ونیز با دریافت جایزه یک عمر دستاورد هنری تقدر شد، درباره آینده سینما با وجود شبکههای مختلف و کمپانیهایی مثل نتفلیکس بیان کرده بود: «من فکر میکنم در این صد سال هرچه آموختیم خیلی به کارمان نیاید چون همه چیز تغییر کرده، مدت زمان فیلمها عوض شده و اینکه کجا فیلم ببینیم و چگونگی پخش و عرضه، همگی تغییر کرده است. قبلاً فکر میکردم در یک مقطع گذار هستیم ولی الان فکر میکنم در یک مقطع گذار دائم هستیم. الان دیگر بازار هدف، آمریکاییها نیستند بلکه برای چینیها میسازیم.»
وی همچنین با اشاره به رشد روزافزون تکنولوژی گفته بود: «در حالیکه فیلمها منحصر به کلاس خاصی از فیلمسازان بودند، تکنولوژی این مرزها را شکسته و هر کسی میتواند فیلم بسازد. پس خبر خوب برای آینده سینما این است که هر کسی میتواند فیلم بسازد ولی خبر بد این است که دیگر نمیشود امرار معاش کرد.»
شریدر در بخشی دیگر از آن نشست درباره اینکه به نظر میرسد شناختش از سینمای ایران بیشتر با فیلمسازانی باشد که به نوعی سیاسی شناخته شدهاند، بیان کرده بود: «تا جایی که من میدانم دو نوع سینما در ایران وجود دارد؛ یکی برای مجامع عمومی است و یکی هم داخلی و من بیشتر فیلمهایی را دیدهام که بیرون نمایش داشتهاند، اما فیلمهایی را که درباره جنگ بوده چون خارج از کشور چندان نمایشی نداشته مسلماً ندیدهام. شما مثل فیلیپین دو سینمای داخلی و خارجی دارید و به همین دلیل دو جشنواره فجر هم دارید. با این حال من هیچکدام از کارگردانها مثل کیارستمی، فرهادی و پناهی را سیاسی نمیدانم ولی میدانم فیلمهای سیاسی جذابی میشود اینجا ساخت.
این فیلمساز امریکایی در آن مقطع در واکنش به تحریمهای رییس جمهور وقت ایالات متحده (دونالد ترامپ) علیه ایران و آسیبهای آن به هنرمندان و سینما با ابراز تأسف از تحریمها اظهار کرده بود: «الان دورانی است که نمیشود به امریکایی بودن افتخار کرد، در حالی که من همیشه و حتی زمان جنگ ویتنام به آمریکایی بودنم افتخار میکردم. در حال حاضر آنچه پیش آمده به بهانه تغییر رژیم ایران و در واقع برای دستیابی به نفت و منابع طبیعی شما است و این چیزی است که در ۱۰۰ سال گذشته وجود داشته و تأثیر یک هنرمند در مقایسه با ماشین پروپاگاندا خیلی اندک است. به همین دلیل به نظرم این وضعیت بسیار عذابآور است.»
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: اعتراض سینماگر مطرح آمریکایی به فهرست برترین فیلمهای تاریخ سینما اعلام فیلمهای حاضر در جشنواره کن ۲۰۲۴ ؛ ایران هیچ نمایندهای ندارد غافلگیریهای جشنواره کن ۷۷ برای عاشقان سینما